داماد:
موجودیست مظلوم، قبل از دامادی منت بسیار کشیده، بسیار گردن کج کرده تا سر انجام بعله را گرفته، اما همواره انگ به غلامی پذیرفته شدن را به همراه داشته و خانواده ی عروس اورا به عنوان عضوی تحمیلی دانسته و به رسمیت نمیشناسند.
پدر زن:
موجودیست از جنس داماد، اما آبش با داماد در یک جوی نرفته و همواره به داماد به چشم دزد ناموس نگاه می کند که دختر دردانه اش را از چنگ بابا درآورده…
.
برادر زن:
موجودیست دو رو از جنس داماد، غالباً سیاست یک بام و دو هوا را دارد، برای داماد از جنس پدرزن بوده و در جایی دیگر خود داماد است و به مشقات دامادی گرفتار.
.
خواهر زن:
از او به عنوان نان زیر کباب هم یاد شده، نقشی دوگانه دارد، گاه مرهم درد است و گاه سوهان روح.
.
باجناق:
همسر خواهر زن را گویند، موجودیست منافق و رقیبی سرسخت و ملاکی برای سنجش و قیاس، اعمال و رفتارش همواره بر زندگی شما سایه افکنده و بر روی اعصابتان پارازیتهایی با طول موج متوسط ارسال میکند. آهنگ تغییر در زندگی شما تابعیست جبری از تغییرات زندگی او، که بر اساس میزان و کیفیت تغییرات مورد سنجش قرار میگیرید.
.
و اما مادر زن:
ادامش تو دیدگاهه.ببین..
11 امتیاز + / 0 امتیاز - 1392/04/09 - 00:03
دیدگاه
reza229

و اما مادر زن:
وزیر جنگ، مسئول براندازی نرم، حاکم خانواده ی همسر، مخرج مشترک نظر اعضای خانواده ی همسر که از نفوذی ویژه برخوردار بوده و اگر با سیاست دم او را ببینید همهی مشکلات سهل میشوند و در غیر این صورت زندگی به کامتان تلخ گشته و به این نتیجه خواهید رسید که ازدواج بزرگترین اشتباه یک مرد است!
.
و سر انجام عروس:
موجودیست لطیف و دوست داشتنی که به ناز و کرشمه شهره ی آفاق است، لباسی سپید در بر کرده و به سان فرشته ها میماند، بدی در او جایی ندارد و هر چه بدیست از اعضای خانواده ی اوست، سلاحی مرگبار دارد که مهریه نامند و به اراده ای داماد را از گیتی ساقط کرده و روزگارش سیاه کند.

1392/04/9 - 00:04
Mohammad65

:d

1392/04/9 - 00:20